[replacer_img]
خشم باخشم فرو نمینشیند
عصبانیت باگذشت آرام میگیرد.
عفو چه بسا نیرومند ترین پاد زهر خشم است.
گذشت وآغوش باز
چاره کسانی است که به هر علت
وبهانه ای به ماروی خوش نشان نمیدهند.
ابراز تمایل برای آشتی تمامی ان چیزیست که به ان نیازمندیم.
ار آنجا که سازش فرآیند دوطرفه است
نمیتوان دیگران را به انجام آن واداشت.
من میتوانم دیگران راببخشم
اما نمیتوانم اورا وادار کنم متقابلا نسبت به من گذشت کند.
بخشیدن به مثابه
((فرآیند مهار احساس تنفر از دیگری یا چشم پوشی ))
تلقی میشود.
اصرار بر کینه توزی .خود آزاری وگام نهادن در مسیر مرگ معنوی است
انسان باید به مانند اب باشد .
ابی که در رودی جاری می شود
و این رود در مسیری که حرکت میکند
با موارد بسیاری برخورد دارد که مانع حرکت هستند.
این موانع همان سنگهایی هستند که در مسیرند.
خوب برخی از این سنگها کوچکند
و به راحتی می شود از روی انها گذاشت
و یا اینکه حتی انقدر قدرت داشت که انها را با خود همراه ساخت.
و یا اینکه برخی موارد هست که نمی شود تکان داد
و اینجا باید انعطاف داشته باشی
و از کنار این سنگ راهی برای خود پیدا کنی
و از کنار این سنگ بزرگ بگذری.
(انسان باید در برخی موارد دربرابر مشکلات انعطاف بخرج بدهد
تا کمتر اسیب ببیند و زودتر به هدف برسد)
و نوع سوم این است که سدی در مقابل رویت است
که نه میتوانی تکانش دهی ونه میتوانی از کنارش بگذری.
در این موقع باید صبر کنی.
صبر کنی تا قدرت مند شوی
و پشت این سد تجمع کنی تا اینکه از روی ان سد سر ریز بشوی.
و این گونه این مانع را رد کنی.
روزی برکه ای از رود پرسید:
با اینکه عنصر سازنده ما اب است چرا پس تو انقدر زلالی ولی اب من زلال نیست.
رود در جواب گفت چون من گذشتم برای همین انقدر زلالم
از حق دیگران بگذریم تا دلهایمان زلال شود